شعر مداحی چه اتفاقی برای عباس افتاده
يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۳۷ ب.ظ
به روی خاکا شاخههای یاس افتاده! ای وای
چه اتفاقی برای عباس افتاده؟ ای وای
اولین باره صداش کردم گره از کار وا نمیشه
اولین باره علمدارم جلو پاهام پا نمیشه
اولین باره داره روی حرف حسین نه میاره
روی برگشتن نداره و میخواد رو خاک سر بذاره
به هقهق افتاده پهلوونم
میگه بذار اینجا بمونم
مشک پاره رو میده نشونم
«آه اباالفضل، وای اباالفضل»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هم نمیتونم تنهاش بذارم هم بیقرارم
حرم چی میشه ای وای اباالفضل دلشوره دارم
اولین باره هر دو تامون زینبو تنها گذاشتیم
هر دو تا پیش فرات اما دلو خیمه جا گذاشتیم
اولین باره اینقدر زینب چشم انتظارم میمونه
چشماشو به علقمه دوخته دستاش رو به آسمونه
دورمون شلوغ از ازدحامه
تا دور حرم داره ادامه
چه کنم چه کنم رو لبامه
«آه اباالفضل، وای اباالفضل»